loading...

مجله تفریحی سرگرمی دلفان

مجله تفریحی سرگرمی دلفان

Saman سه شنبه 23 اردیبهشت 1399

امروزه، روش‌های ارتباطی متعددی برای تماس یا صحبت با همکاران و اطرافیان وجود دارد و انتخاب روش ارتباطی، وابستگی زیادی به موقعیت دارد.

به‌لطف ظهور و گسترش فناوری، روش‌های ارتباطی بی‌شماری برای صحبت‌کردن با همکاران یا دوستان و آشنایان دراختیار ما قرار دارد. ازطرفی، گزینه‌های متعدد، ما را با چالش انتخاب بهترین روش روبه‌رو می‌کند. به‌عنوان مثال فرض کنید در زمان نیاز به تماس، به مخاطب ایمیل ارسال کنید و درنتیجه فرایند مکالمه، بدون دلیل خاصی طولانی شود. در نمونه‌ای دیگر، به مدیر جدید خود پیامک ارسال می‌کنید درصورتی‌که باید با ایمیل، حرفه‌ای‌بودن خود را نشان می‌دادید.

انتخاب گزینه‌های اشتباه تماسی، برای همه‌ی افراد چالشی مرسوم است. بسیاری اوقات، همین انتخاب اشتباه منجر به پایان روابط می‌شوند و شاید عواقب جبران‌ناپذیری برای مسیر شغلی داشته باشند. دراین‌میان، ارتباطات کاری اهمیت بیشتری دارند و انتخاب روش مناسب، حیاتی خواهد بود. در ادامه‌ی این مطلب اینفو به بررسی روش‌های ارتباطی مرسوم و شرایط استفاده یا عدم استفاده از هریک از آن‌ها می‌پردازیم.

۱- ارتباط رودررو

ارتباط مستثیم و رودررو هنوز بهترین روش ارتباطی محسوب می‌شود. فراموش نکنید که سایر روش‌ها همگی تلاش می‌کنند تا ظاهری شبیه به این ارتباط ایجاد کنند. درنتیجه بهتر است در همه‌ی موقعیت‌ها، ابتدا به‌دنبال ارتباط رودررو باشید.

درباره‌ی موقعیت استفاده از روش ارتباطی رودررو باید نکاتی را مدنظر داشت. به‌عنوان مثال با اینکه مراسم عمومی، فرصت‌های خوبی برای صحبت کردن با دیگران است، نمی‌تواند آن‌ را زمان مناسبی برای مکالمه‌ی رودررو با مدیر مستقیم یا هر فرد دیگر دانست. به‌جای چنین موقعیت‌هایی، به‌دنبال مکالمه‌های مستقیم دونفره در فضاهایی همچون دفتر کار، کافی‌شاپ یا حتی پارکینگ محل کار باشید.

مکالمه

فرصت‌های کوتاه و پیشنهاد جلسه‌های سریع به مدیران، می‌تواند گزینه‌ی جالب‌توجهی باشد. البته پیش از آنکه بدون اطلاع قبلی به دفتر مدیر مراجعه کنید، آشنایی کلی از رفتارها و اصول شخصی او در ارتباطات پیدا کنید. درنهایت چنین جلسه‌هایی می‌توانند نتایج قابل‌توجهی داشته باشند. تنها به یاد داشته باشید که در یک جلسه‌ی بدون برنامه، همه‌چیز باید سریع اتفاق بیافتد و شاید تنها ۳۰ ثانیه برای ارائه‌ی ایده‌ی خود فرصت داشته باشید. درنتیجه باید از قبل همه‌ی صحبت‌ها و ایده‌ها را آماده کنید.

۲- ایمیل

در دنیای کنونی، ارسال ایمیل یکی از پروتکل‌های استاندارد ارتباطی محسوب می‌شود. البته برای استفاده‌ی بهینه از این ابزار الکترونیکی، باید ابتدا مهارت‌های خود را توسعه دهید. نقطه‌ی قوت ایمیل، قابلیت پیاده‌سازی انواع ایده‌ها با جزئیات بالا است. در یک ایمیل می‌توانید هر پیامی را با هر سطح از جزئیات شرح دهید. انواع موضوعات از ارائه‌ی ایده، درخواست، تشکر و حتی ارسال دستورالعمل، به‌راحتی ازطریق ایمیل قابل انجام هستند.

چالش اصلی در ایمیل‌ها، ساختاردهی و روش نوشتن آن‌ها است. اگر ایمیل شما ساختار و نظم مناسب را نداشته باشد، هیچ‌کس تمایلی به خواندن آن نشان نمی‌دهد. برای اثرگذاری بیشتر، می‌توانید ایمیل‌ها را به‌صورتی دوستانه‌تر ارسال کنید. به‌عنوان مثالی از ساختارهای مفید در ایمیل‌ها نیز می‌توان به کوتاه‌کردن جمله‌ها اشاره کرد. قرار نیست که در ایمیل خود مقاله بنویسید، درنتیجه باید با عبارت‌های کوتاه و مفید، منظور خود را به بهترین نحو منتقل کنید.

ایمیل

۳- پیامک

پیام‌های متنی امروزه به روش‌های مرسومی در دنیای کسب‌وکار تبدیل شده‌اند؛ البته استفاده از آن‌ها نیاز به مهارت بالایی در کنترل زبان و لحن دارد. در بهترین حالت، پیامک را می‌توان روشی آسان و دوستانه برای برقراری ارتباط دانست. در انواع موقعیت‌ها نیز می‌توان از پیامک استفاده کرد. به‌عنوان مثال می‌توانید متنی دوستانه و به نشانه‌ی قدردانی به دوستی ارسال کنید یا حتی دلیل تأخیر احتمالی برای جلسه‌ی پیش‌رو را به مدیر اطلاع دهید. چنین پیام‌هایی، علائم سریعی هستند که مسئولیت‌پذیری را نشان می‌دهند.

پیامک روشی سریع برای نشان دادن مسئولیت‌پذیری است

علاوه‌بر پیام‌رسانی سریع، می‌توان از پیامک برای ارتباط با مشتریان نیز بهره برد. فراموش نکنید که منظور از پیامک، اپلیکیشن‌های پیام‌رسان نیز هستند. مطالعات نشان می‌دهد که اکثر مشتریان ارتباط مناسبی با بازاریاب‌هایی برقرار می‌کنند که از پیامک برای ارتباط استفاده کرده‌اند. به‌علاوه بسیاری از آن‌ها این نوع از ارتباط را بهتر و صمیمانه‌تر از ایمیل می‌دانند. حتی برخی مطالعات نشان می‌دهد که مشتری‌های پیامکی، نرخ تبدیل بالاتری برای خرید محصولات دارند.

پیامک با تمامی نقاط قوتی که ارائه می‌کند، ضعف‌هایی هم دارد. مثال‌های متعددی از افرادی وجود دارد که پیامک‌ها را به مقاصد اشتباه ارسال کرده‌اند و مسیر زندگی شغلی و شخصی خود را نابود کرده‌اند. فرض کنید پیامکی را به اشتباه به‌جای دوست خود به مدیرتان ارسال کنید، آیا آینده‌ی روشنی را انتظار خواهید داشت؟ درنتیجه پیش از ارسال هر پیامک، چند بار متن و مقصد آن را بررسی کنید. درواقع اجازه ندهید که سریع بودن این روش، منجر به بی‌دقتی در ارتباط شود.

sms

۴- تماس تلفنی یا پیام صوتی

تماس تلفنی بسته به موقعیت می‌تواند راهگشا باشد. اگر ارتباط نزدیکی با مخاطب دارید، می‌توانید با او تماس تلفنی شخصی داشته باشید. درمقابل اگر شناخت کافی نسبت به فرد مورد نظر ندارید، تماس با شماره‌ی شخصی انتخاب جالبی نخواهد بود. به‌عنوان مثال تماس با مدیر یا معاون یک شرکت برای مصاحبه‌ی استخدامی، انتخاب مناسبی نیست.

با افزایش استفاده از اپلیکیشن‌های پیام‌رسان، پیام‌های صوتی هم با استقبال مناسبی روبه‌رو شده‌اند. در انتخاب این روش‌ها هم باید با دقت عمل کنید و موقعیت و آشنایی مخاطب را در نظر بگیرید. به‌عنوان مثال مدیر سازمان زمان کافی برای گوش‌دادن به پیام‌های صوتی ندارد و به احتمال زیاد برداشت مناسبی هم از شخصیت شما نخواهد داشت.

ارتباطات به‌عنوان پایه‌ی مهمی از جوامع شناخته می‌شود. وقتی ارتباط در میان اعضای گروه‌ها از بین برود، نمی‌توان به آینده‌ی آن‌ها امیدوار بود. درنهایت انتخاب مناسب روش‌های ارتباطی به حفظ یکپارچگی گروه و جامعه کمک می‌کند و به‌همین ترتیب، انتخاب غلط می‌تواند روابط را وارد مراحل نگران‌کننده‌ای بکند.

Saman سه شنبه 23 اردیبهشت 1399

اگر عکس سفید و سیاه می اندازید باید از پوشیدن لباس سفید و یا سیاه خودداری کنید زیرا اگر عکاستان مجبور شود در طول روتوش یا چاپ عکس، آن را روشن تر و یا تیره تر کند ممکن است با مشکل مواجه شود. به جای استفاده کردن از رنگ‌های سفید و سیاه، از رنگ‌های سایه دار مثل سبز تیره، قرمز و بنفش که در عکس سیاه و سفید به رنگ مشکی و خاکستری دیده می‌شوند استفاده کنید.


لباس های ساده و رنگ‌های آرام استفاده کنید

چه عکس سیاه و سفید می اندازید و چه عکس رنگی، باید از رنگها و لباس‌هایی استفاده کنید که بیش از حد جلب توجه نکنند تا به جای لباسهایتان، صورت زیبای شما جلب توجه کند و در مرکز دید بیننده قرار بگیرد. لباسهای ساده و رنگهای آرام باعث می‌شود صورت شما بیشتر جلوه کند.

البته در موقع انتخاب لباس حتما” به تن رنگی پوستتان هم توجه کنید و لباسی انتخاب کنید که مناسب رنگ پوستتان باشد. مثلا” آنهایی که پوست سبزه دارند با پوشیدن لباسهای سفید و کرم فوق العاده می شوند در حالیکه کسانی که پوست روشن تری دارند با لباسهای پر رنگ تر زیباتر می شوند. در نهایت مهم تر از همه این است که از لباسی استفاده کنید که در آن کاملا” اعتماد به نفس دارید زیرا همه می دانیم که هیچ چیز زیباتر از اعتماد به نفس نیست.

Saman سه شنبه 23 اردیبهشت 1399

گوشی پیکسل

کاربران گوشی های اندروید معمولا پس از مدتی که گوشی جدید را راه اندازی می کنند، از کند شدن گوشی شان گلایه مند می شوند. از آنجایی که برنامه های مختلف به طور مستمر مقداری از فضای گوشی را اشغال می کنند موجب کند شدن گوشی می شوند.

اما راهکارهای متعددی برای افزایش سرعت گوشی اندرویدی وجود دارد. نخستین راهکار آزاد سازی فضای اشغال شده توسط اپ های مختلف است. برای این کار کافیست به تنظیمات گوشی قسمت برنامه ها بروید و حافظه پنهان هر اپلیکیشن را به صورت جداگانه حذف کنید بیشترین فضا را معمولا تلگرام و اینستاگرام اشغال می کنند.

اما راهکار دیگری که قصد آموزش آنرا داریم مربوط به تنظیمات مخفی اندروید است که مخصوص توسعه دهنده ها می باشد.

برای فعال کردن تنظیمات توسعه دهنده یا Developer Setting، با رفتن به قسمت در اینجا می توانید نسخه Android خود، شماره مدل و سطح پچ امنیتی Android را در بین سایر موارد مشاهده کنید. اما آنچه که ما دنبال آن هستیم شماره ساخت است.

برای ورود به تنظیمات برنامه ساز به بخش Setting application بروید و وارد قسمت About phone یا درباره دستگاه شوید. هنگامی که وارد صفحات جدید می شوید، مراقب باشید، زیرا برخی از این تنظیمات می توانند پس از خروج شما روی دستگاه کارهای عجیب و غریبی انجام دهند. اما نیازی به نگرانی نیست، چون میتوان انها را دوباره غیرفعال کرد.

یکی از مواردی که می توانید برای سرعت بخشیدن بیشتر به گوشی انجام دهید، مقیاس حرکت پنجره ها یا Window animation scale یا transition animation scale یا مقیاس مدت زمان انیمیشن است.

اولین تاثیر این کار بر روی سرعت پنجره های باز شونده و پاپ آپ است. می توانید این زمان را کمتر کنید تا حرکت میان پنجره ها برایتان تسهیل بخشیده شود. همچنین باز شدن اپلیکیشن ها نیز روان تر خواهد. تاثیر این کار را بر روی دیگر بخش های سیستم همانند اسکرول کردن، پایین امدن بخش نوتیفیکیشن، یا بستن برنامه ها نیز مشاهده خواهید کرد.

Saman سه شنبه 23 اردیبهشت 1399

نقش هوش هیجانی در پیشرفت افراد

بارها و بارها انواع هوش و اسامی آن را شنیده اید. انسان عقل و هوشش درآمیخته ای از انواع هوش های مختلف است که تقریبا هشت نوع هوش را در بر می گیرد.

برای هنرمند، برنامه نویس، مدیر دکتر، ورزشکار یا خلبان شدن چه نوع هوش لازم است؟

هوش کلامی – زبانی

توانایی و استعداد به کارگیری شفاهی یا کتبی کلمات و واژه‌های موثر در موقعیت‌های گوناگون را هوش کلامی یا زبانی می‌دانند. کسانی که بازی با کلمات را بخوبی بلدند و آنها را به زیبایی به کار می‌برند، حافظه خوبی برای به خاطر سپردن تاریخ‌ها و نام‌ها دارند، زیاد صحبت می‌کنند و داستان‌ها و طنز‌های خنده‌دار را بموقع به یاد می‌آورند، چنین هوشی دارند. این اشخاص برای استدلال و مباحثه، سخنرانی یا ارائه شفاهی مطالب، گزارشگری، بازی با کلمات و مجری‌گری، ارائه سمینار و… بسیار مستعدند.

هوش منطقی – ریاضی

داشتن تفکری بالا برای استدلال و استنتاج یا درک علت و معلولی و علاقه‌مندی به مسائلی بر پایه منطق از ویژگی‌های کسانی است که چنین هوشی دارند. همچنین کسانی که فرمول عملیات‌های ریاضی را براحتی درک می‌کنند و ترفند‌های استراتژی را براحتی به بازی می‌گیرند، نمودارها و قیاس‌های ریاضی را برای شرح دادن به کار می‌برند، به دنبال کشف حقیقت از روی علل، واکنش‌ها یا عواقب یک فعل هستند و در کل از استدلال و یافتن دلایل واقعی لذت می‌برند و دوست دارند مراحل و اتفاقات بعدی را پیش‌بینی کنند و به کنش‌ها و واکنش‌ها فکر می‌کنند، هوش منطقی و ریاضی بالایی دارند.  حل معماها، رمزگشایی و کشف کدها، یادگیری علوم، حل مسائل و انجام محاسبات آماری و بازی‌ با اعداد از زمینه‌های مورد علاقه این گروه است. شغل‌های مناسب این گروه هم، ریاضیدان، برنامه‌نویس رایانه، مهندس، حسابدار و… است.

هوش جسمانی – جنبشی

توانایی به کارگیری بدن برای برقراری ارتباط و مهار آن برای انجام حرکاتی سخت یا حرکاتی بسیار ظریف و منظم را هوش جسمانی جنبشی می‌نامند. مثلاً یک فوتبالیست حرفه‌ای دارای استعدادی باور نکردنی در کنترل و تسلط بر پاهایش در مهار یک توپ است. خلاصه که این اشخاص به تحرک و پویایی نیاز دارند و می‌توانند یک ورزشکار، هنرپیشه سینما یا تئاتر، هنرمند، جراح و… شوند.

هوش فضایی یا دیداری

این نوع هوش به مفهوم داشتن استدلال‌های فضایی، دستکاری تصاویر گرافیکی یا دیدن تصاویر بصری به شیوه‌ای ذهنی است.کسانی که قدرت بصری و فضایی بالا و ظرفیت تفکر سه بعدی، تصویرسازی یا تجسم ذهنی اشکال را دارند و نسبت به اشکال و رنگ‌ها حساس‌ترند، خود را در فضا قرار می‌دهند و تجسم می‌کنند، تصویرسازان خوبی می‌شوند.  آنان می‌توانند کاشف و کاوشگر دریایی، خلبان، مجسمه‌ساز، نقاش یا طراح حرفه‌ای شوند. از زمینه‌های مورد علاقه‌شان هنر است، مربی خوبی برای تیم‌های ورزشی هستند و در رسانه‌های گرافیکی، مونتاژ فیلم‌ها، مجسمه‌سازی، ورزش و تمریناتی مانند موج سواری با کایت یا ورزش‌های زمستانی، دوچرخه سواری، رانندگی و… موفق‌اند.

هوش موسیقایی

هوش موسیقایی به مفهوم داشتن ظرفیت بالا برای درک انواع ریتم‌ و اصوات است. چنین اشخاصی نسبت به موسیقی‌ و اصوات احساس بیشتری دارند. این هوش در اشخاصی یافت می‌شود که علاقه زیادی به نواختن یک یا چند ساز دارند، آهنگ می‌نویسند، از اجرای یک قطعه موسیقی لذت می‌برند و هیجانات و احساساتشان را با شنیدن موزیک، زنده نگه می‌دارند. هماهنگی با گروه و شرکت در کنسرت‌ها، خواندن آواز، نواختن ساز و… از زمینه‌های فعالیت آنان است.

هوش میان فردی یا ارتباط با دیگران

داشتن ظرفیت بالا برای تعامل و برقراری ارتباط با دیگران، درک روحیات و خصوصیات اخلاقی‌شان و در نظر گرفتن اهداف، انگیزه‌ها و احساسات آنها به معنی هوش میان فردی است. اشخاصی که برای شنیدن سخنان مردم گوشی شنوا دارند، دارای چنین هوشی‌اند. آنان براحتی با مردم تماس برقرار می‌کنند، دوست دارند با سخنان خود در ذهن دیگران نفوذ کنند، قدرت سازماندهی خوبی دارند، برای از بین بردن تضادها و حل مناقشات مهارت خاصی دارند، عاشق کارهای گروهی هستند و برای یادگیری به دیگران نیاز دارند. آنان می‌توانند روانشناسی خوب، رهبر یک تیم یا مدیر پروژه شوند، می‌توانند دوستان زیادی داشته باشند، مشاوری ایده‌آل باشند، در انجمن‌ها شرکت می‌کنند و به دنبال درک نگرانی‌های دیگران‌اند.

هوش درون فردی یا شناخت از خود

چنین هوشی در کسانی دیده می‌شود که شناخت خوبی از خود، نقاط ضعف و قوتشان دارند، در نتیجه اعتماد به نفس، همچنین نظم و انظباط شخصی ایده‌آلی دارند و تنها بر اساس داشته‌هایشان عمل می‌کنند. چنین اشخاصی پیش از هر اقدامی، فکر می‌کنند و اهداف و منافع خاصی را دنبال و برای آنها تصمیم‌گیری می‌کنند. دفتر خاطرات می‌نویسند و روی شناخت هرچه بیشتر خود کار می‌کنند، زمان‌هایی را در تنهایی می‌گذرانند و به مدیتیشن علاقه‌مندند.

هوش طبیعی

این نوع هوش به معنی داشتن گنجایش فراوان برای توجه به جهان زنده، حیوانات، گونه‌های گیاهی و درک اکوسیستم و… است. شکارچیان و بومیان برخی مناطق که می‌دانند چگونه با طبیعت همزیستی کنند، طبیعت‌شناسان و معتقدان به فلسفه طبیعت، همچنین عکاسان طبیعت دارای چنین هوشی هستند. چنین اشخاصی توانایی خاصی برای طبقه‌بندی گیاهان و جانوران از روی مشخصات و جزئیات هر گونه دارند. مثلاً یک گیاه شناس، صدها نوع از گیاهان و قارچ‌ها را می‌شناسد و نام‌ها و خصوصیات آنها را بخوبی به ذهن می‌سپارد.
Saman سه شنبه 23 اردیبهشت 1399

هوش علمیبیشتر ما در موقعیت های گوناگون، گرفته از یک مصاحبه ی کاری و یا شرکت در جلسه ای مهم و حتی یک قرار دوستانه علاقه مند هستیم، که باهوش و البته باهوش تر به نظر برسیم.

در مدرسه می خواهیم در نظر معلم و دیگر دانش آموزان باهوش به نظر رسیده و افراد جدیدی را که می بینیم، تحت تاثیر خود قرار دهیم.

اما برای این که باهوش تر به نظر برسیم، چه راهکارهایی می تواند موثر باشد؟

۱- دهان خود را بسته نگاه دارید!

پیش از هر چیزی به شما توصیه می کنیم که کمتر حرف زده و بیشتر شنونده باشید. حتما این کنایه قدیمی را شنیده اید که ما دو گوش و تنها یک زبان داریم. شاید در ابتدا کنترل کردن چنین روندی در گفت و گوها سخت به نظر برسد، اما اگر به حکمت آن پی ببرید، حتما کار ساده تر خواهد شد. به طور کلی شنونده بودن و گوش دادن یک مهارت است که رفته رفته در طی زمان آن را خواهید آموخت.
با رعایت این اصل، شما پاسخی کاملا درخور و مناسب به بحث و گفتگو داده و هوشمندانه تر برخورد خواهید کرد.
طوری به صحبت های طرف مقابل گوش دهید، که بخواهید معنای آن چه وی می گوید را درک کرده و مثل بیشتر مردم تنها در انتظار لحظه ی آتش آزاد خود نبوده و به فکر آن چه می خواهید بلافاصله بگویید، نباشید!

۲- سوالات ساده اما هدفمند بپرسید!

سوال پرسیدن همیشه به این معنا نیست که شما پاسخ را نمی دانید. اما می تواند به این منظور مطرح شود که شما می خواهید بیشتر درباره ی موضع و مفهومی که طرف مقابل مطرح کرده، آگاهی پیدا کنید. تلاش برای دریافت اطلاعات بیشتر غالبا کاری ست که افراد باهوش انجام داده و در یک بحث به هیچ وجه به صورت منفعل و خنثی عمل نمی کنند.
اگر دقت کرده باشید در کلاس های درس، همیشه دانش آموزان باهوش و ممتاز هستند که سوالات بیشتری مطرح کرده و تعدادی که توجه زیادی به درس ندارند، معمولا سوالی نیز برایشان پیش نمی آید.

در مطرح کردن پرسش های خود موارد زیر را در نظر داشته باشید:

– سوالات مرتبط بپرسید. و از پرسیدن سوالاتی که نشان می دهد تمرکز کافی روی بحث نداشته اید، بپرهیزید.
– سوالات مختصر بپرسید. تلاش کنید تا سوالات شما گیج کننده نبوده و به نوعی بحث را به جاده خاکی هدایت نکند..

۳- ارتباط چشمی را همیشه نگاه دارید

آیا تا به حال با افرادی روبرو شده اید که هنگام راه رفتن سر خود را به زیر افکنده و یا اشخاصی که بی جهت به شما زل می زنند؟ هر دوی این ها رفتاری ناخوشایند و منفی هستند.
قدم زدن در حالی که چشمانتان به زمین دوخته شده، عدم اطمینان و اعتماد به نفس را نشان می دهد. و زل زدن بی جهت به چشمان دیگران نیز به نوعی گستاخی و هتک حرمت محسوب می شود.
میانه روی در اینجا توصیه می شود. وقتی با کسی صحبت می کنید به چشمان وی نگاه کرده و هر از گاهی نیز نگاهتان را به اطرافیان بچرخانید. به علاوه اگر با کسی کاملا صمیمی نیستید، از خیره شدن های طولانی به چشمان وی دوری نمایید.

۴- به طور موثر از نقل قول استفاده کنید

اگر اهل مطالعه باشید، با استفاده از نقل قول هایی از افراد مشهور، می توانید به صحبت های خود اعتبار بیشتری بخشیده و به نوعی قراینی از سخنوران معتبر ضامن گفتار خود سازید.

۵- همیشه بوی خوش دهید

بارها و بارها از زبان بانوان شنیده ایم، که آقایانی که بوش خوش می دهند، جذاب تر و قابل اعتمادتر به نظر می رسند. بوی خوش همیشه با تصور پاکیزگی، نظم و رعایت آداب و ادب است.
جانینا شوبرت، که یک دانشمند عصب شناسی ست، تحقیقی بین جذابیت و بوی خوش افراد انجام داده و عنوان ساخته است: ” بوی خوش و جذابیت چهره، در یک نقطه ی تلاقی به هم می رسند.”

۶- همیشه لباس مرتب و مناسب موقعیت بر تن کنید

این کاملا صحیح است که پوشیدن لباس شایسته و شیک همیشه موثر خواهد بود. اما این را نیز باید در نظر داشته باشید که با پوشیدن لباس های نامناسب با موقعیت هایی که در آن قرار می گیرید، ولو این که شیک و جذاب باشند، سخت شرایط خود را به خطر خواهید افکند.
توقع نداریم که برای رفتن به پمپ بنزین کت و شلوار بپوشید، اما حتما حتی برای رفتن به پمپ بنزین نیز می باید به پوشش خود توجه کافی به خرج دهید.

یک نکته ی طلایی

اگر قرار است در یک جلسه ی رسمی و یا مصاحبه ی کاری حضور به هم برسانید، به یاد داشته باشید که مطالعاتی که دانشگاه ویسکانسین در سال ۲۰۰۸ میلادی انجام داده، توصیه می کند:
افرادی که لباس بیشتری بر تن داشتند، از نظر شرکت کنندگان در این مطالعه هوشمندانه تر عمل کرده و باهوش تر به نظر می رسند.

به نکات زیر دقت داشته باشید:

– زمانی که امکانش وجود دارد حتما زیر کت خود از یک ژاکت یا جلیقه استفاده نمایید.
– کفش های براق و نه خیلی حجیم مناسب به نظر می رسند.
– استفاده ی زیاد از رنگ های روشن در پوشش در جلسات رسمی جالب نخواهد بود.

۷- کمی از رنگ قرمز استفاده کنید.

شما می توانید در پوشش خود کمی از رنگ قرمز استفاده کنید. به واقع رنگ قرمز نشانه ای از اقتدار بوده و شما را محکم تر نشان می دهد. اگر دقت کرده باشید در بیشتر پرچم های دنیا نیز رنگ قرمز به کار گرفته شده است. ۱۹۲ کشور مستقل در جهان وجود دارد که بیش از ۷۷ دصد این کشورها، در پرچم خود از رنگ قرمز بهره برده اند. در حقیقت این کشورها می خواسته اند با به کار بردن رنگ قرمز، قدرت ملت خود را به رخ بکشند.

Saman سه شنبه 23 اردیبهشت 1399

دلیل نوشته‌شدن این مقاله یک سؤال است: چرا من خجالتی هستم؟ آیا فکر ارتباط برقرار‌کردن در یک مهمانی، دلهره و هراس در شما به‌وجود می‌آورد؟ یا فکر سخنرانی‌کردن در مقابل یک جمع باعث بروز بیماری‌ها‌ی جسمی در شما می‌شود؟ اگر اینطور است، شما تنها نیستید.

آکیندله میشل یک نوجوان خجالتی بود. او در نیجریه بزرگ‌ شد و بیشتر عمرش را در خانه‌ی پدر و مادرش زندگی کرد. اما پدر و مادر او اصلا خجالتی نیستند. او زندگی منزوی خود را به‌دلیل خجالتی‌بودن خود می‌داند. اما آیا تفکر او درست است؟

تالیا الی، پروفسور ژنتیک رفتاری در دانشکده‌ی کینگ لندن معتقد است که تفکر این نوجوان تا‌حدودی درست است.

الی گفت:

عقیده‌ی ما بر این است که خجالت، نوعی رفتار وابسته به خلق‌وخو‌ی افراد است و اخلاق افراد به شخصیت آن‌ها ارتباط‌ دارد. زمانی‌که بچه‌ها‌ی کوچک با افراد مختلف ارتباط برقرار می‌کنند، می‌توان تفاوت‌ها را در نحوه‌ی ارتباط و صحبت‌کردنشان با غریبه‌ها‌ی بزرگ‌تر از خودشان مشاهده‌کرد.

تنها حدود ۳۰ درصد از میزان خجالتی‌بودن افراد به ژنتیک آن‌ها مربوط می‌شود و سایر آن به نحوه‌ی ارتباط‌گرفتن و پاسخ‌دادن به شرایط و محیط اطراف وابسته است.

بیشتر اطلاعات ما در‌مورد ژنتیک خجالت به بررسی‌ها‌ی ما از دو‌قلو‌ها‌ی همسان (با ژنتیک‌ها‌ی بسیار بسیار شبیه به یکدیگر) و دوقلو‌های نا‌همسان (که نیمی از ژنتیک آن‌ها به یکدیگر شبیه است) مربوط می‌شود.

friends gathering

بیش از ۷۰ درصد خجالتی‌بودن افراد به واکنش آن‌ها به محیط اطراف مربوط است و ژنتیک در آن نقشی ندارد

در دهه‌ها‌ی گذشته، دانشمندانی مانند الی برای یافتن گوناگونی‌های ژنتیکی که می‌تواند بر شخصیت و سلامت روان افراد مؤثر‌باشد، DNA افراد مختلف را بررسی‌کردند. هر‌گونه از ژن‌ها به‌صور جدا‌گانه، تاثیر کوچکی دارد اما زمانی‌که هزاران ژن با یکدیگر ترکیب می‌شود، تاثیر آن‌ها بیشتر و درخورتوجه‌تر می‌شود. حتی بعد از این نیز نمی‌توان از تاثیر ژن بر خجالتی‌بودن افراد صرف‌نظر کرد.

الی گفت:

تعداد ژن‌ها‌یی که در این موضوع درگیر هستند، ده‌تا یا صد‌تا نیست، در‌واقع هزاران ژن درگیر هستند. بنابر‌این اگر همه‌ی ژنوم پدر و مادر یک فرد را در‌نظر بگیریم، صد‌ها هزار گونه ژن مربوط‌به‌هم را باید در‌نظر بگیریم. بنابر‌این برای بیشتر این اخلاقیات مانند خجالتی‌بودن، محیط و شرایط بیشتر از هر‌چیز دیگری مهم است. و یکی از نکات جالب‌توجه در‌مورد ژنتیک این است که به جنبه‌ها‌یی از یک محیط توجه می‌کند که با استعداد واقعی فرد هم‌خوانی داشته‌باشد.

وی در ادامه افزود:

نمی‌توانیم بگوییم که دقیقا کدام‌یک تاثیر‌گذار‌ است. هر دو این موارد (ژن و محیط اطراف) تاثیر‌گذار هستند و با یکدیگر کار می‌کنند. با یک سیستم دینامیکی مواجه‌هستیم و بنابر‌این می‌توانید با استفاده از تکنیک‌ها‌ی روانشناسی تحت درمان قرار‌بگیرید.

Alone Kid

یک کودک خجالتی ممکن است در محیط بازی از دیگران کناره‌گیری‌کند و تنها بودن را ترجیح‌دهد

آیا واقعا خجالتی‌بودن بد است؟ کلو فوستر، روانشناس مرکز اختلال‌های اضطراب و آسیب‌های روانی در لندن گفت:

خجالتی‌بودن به‌تنهایی طبیعی است و مشکل خاصی ایجاد نمی‌کند؛ اما زمانی‌که به یک اضطراب و نگرانی اجتماعی تبدیل‌شود، می‌تواند یک تهدید باشد.

فوستر گفت کسانی که برای درمان به او مراجعه می‌کنند به کمک نیاز‌ دارند. آن‌ها از بسیاری از کار‌ها‌یی که باید انجام‌ دهند کناره می‌گیرند و دوری می‌کنند. از مواردی که افراد خجالتی از آن دوری می‌کنند، می‌تواند ارتباط برقرار‌کردن در محیط کار یا قرار‌گرفتن در محیطی باشد که مورد قضاوت و سنجش دیگران قرار می‌گیرند.

الی گفت:

ممکن است دلایل تکاملی وجود داشته‌ باشند که بعضی از افراد بخواهند ویژگی خجالتی‌بودن را در خود تقویت‌ کنند. برای مثال داشتن افرادی در گروهتان که اهل بیرون‌رفتن، اکتشاف و درگیر‌شدن با گروه‌ها‌ی تازه باشند، سودمند بود. اما داشتن افرادی که بیشتر محافظه‌کار یا ریسک‌ناپذیر و نسبت به خطرات آگاه‌تر بودند و عملکرد بهتری در محافظت از فرزندان کوچک داشتند نیز سودمند بود.

به‌گفته‌ی الی، رفتاردرمانی شناختی (CBT)، بهترین و تاثیر‌گذار‌ترین نوع درمان‌ها‌ی روانشناسی برای خجالت و مشکلات برقراری ارتباطات اجتماعی است. در این نوع درمان، تلاش بر این است تا الگو‌ی فکری و رفتاری افراد تغییر‌ کند.

Shy Guy

به‌گفته‌ی کارشناسان، هنگام سخنرانی تمرکز بر دیگران به‌جا‌ی تمرکز بر اشتباهات خود، می‌تواند باعث کاهش اضطراب سخنرانی شود

رفتاردرمانی شناختی (CBT)، بهترین و تاثیر‌گذار‌ترین نوع درمان روانشناسی برای خجالت و مشکلات برقراری ارتباطات اجتماعی است

CBT می‌تواند به افراد کمک کند افکار منفی خود را شناسایی‌ کنند و همچنین به‌ما می‌فهماند که بعضی رفتار‌ها مانند از پیش تمرین‌کردن حرفی که قصد گفتنش را دارید یا امتناع از برقراری تماس چشمی، می‌تواند درواقع اضطراب اجتماعی ما را افزایش دهد.

فوستر گفت:

معمولا قبل، حین یا حتی پس از برقراری یک رویداد اجتماعی ممکن است انتقادات خصمانه از سوی دیگران به ذهن شما برسد.

او در ادامه توضیح‌ داد:

معمولا افراد به‌دلیل خجالتی‌بودن در ارتباط با کار‌ها‌یی مانند سخنرانی عمومی، در کشمکش با خود هستند، انتظار زیادی از خودشان دارند و می‌خواهند بالا‌ترین استاندارد‌ها‌ی صحبت‌کردن را به‌نمایش بگذارند.

آن‌ها فکر می‌کنند که نباید در حرف‌زدنشان تپق‌ بزنند یا اینکه باید به‌حدی جالب و جذاب صحبت‌ کنند که حواس همه در تمام مدت کاملا به آن‌ها باشد.

اگر این افراد کمی استراحت به خودشان بدهند و با داشتن مکس‌ها‌ی کوتاه و نفس عمیق‌کشیدن به‌هنگام صحبت، می‌توانند میزانی از فشار و استرسشان را کم‌ کنند.

نکته‌ی دیگری که می‌تواند به ما در کاهش اضطراب کمک‌ کند، توجه به مسائل و محیط اطراف است. به‌جا‌ی اینکه تنها به خودتان توجه داشته‌ باشید بهتر است روی مخاطبان تمرکز‌ کنید تا به این شکل کمتر نگران تپق‌زدن خودتان باشید.

پیشنهاد دیگر فوستر این بود که در خودتان را بیشتر در معرض موقعیت‌های جدید قرار‌ دهید. هر‌چه بیشتر در موقعیت‌ها‌ی اجتماعی مختلف قرار‌ بگیرید، بیشتر احساس راحتی می‌کنید. اما به‌یاد داشته‌باشید که سعی‌کنید هر بار از راه تازه‌ای به هر‌کدام از این موقعیت‌ها‌ی اجتماعی وارد‌ شوید.

به این معنی که سناریو زندگی خود را تغییر‌دهید. از خود بپرسید که چه چیزی در برقرار‌کردن روابط اجتماعی شما را می‌ترساند؟ آیا از اینکه خسته‌کننده به‌نظر برسید نگران هستید؟ یا حرفی برای گفتن ندارید؟ هر‌چه بیشتر در مورد نگرانی‌های خود بدانید بهتر می‌توانید آن‌ها را به چالش بکشید.

Eye Contact

در فرهنگ غرب، بر لزوم برقراری ارتباط چشمی تأکید می‌شود؛ اما در بعضی فرهنگ‌ها‌ی دیگر، مردم با برقراری ارتباط چشمی احساس راحتی نمی‌کنند

هرچه بیشتر در موقعیت‌ها‌ی اجتماعی مختلف قرار‌بگیرید، بیشتر احساس راحتی می‌کنید

جسی سان، دانشجو‌ی دکتری در دانشگاه کالیفرنیا و پژوهشگر در حوزه‌ی روانشناسی شخصیت، تأکید‌ کرد که خجالتی‌بودن با درون‌گرایی یکی نیست. از نظر بیشتر مردم درونگرایی به‌معنی واکاوی افکار و علایق است؛ اما از نظر روانشناسان درونگرایی یکی از ابعاد شخصیت است که به کسانی گفته می‌شود که کنجکاو، خلاق و دارای قوه‌ی تخیل قوی هستند.

افراد خجالتی معمولا درونگرا هستند اما ممکن است برون‌گرا هم باشند؛ اما دلهره و اضطراب آن‌ها اجازه نمی‌دهد که اجتماعی باشند. و افراد درونگرا که خجالتی نیستند، در روابط اجتماعی ماهر هستند اما ترجیح می‌دهند با خودشان خلوت‌ کنند.

سان گفت:

شخصیت همواره یکی از قدرتمندترین پیشگویان خوشبختی بوده و برونگرایی به‌خصوص با تندرستی ارتباط مستحکمی داشته است.

به‌نظر می‌رسد که افراد برون‌گرا تجربه‌ی بیشتری از هیجان و شور و اشتیاق و لذت دارند. در‌حالی‌که افراد درون‌گرا کم‌تر این حالت‌ها و احساسات را تجربه می‌کنند.  اما آیا ممکن است افراد درون‌گرا با عملکرد برون‌گرایانه بعضی از این هیجانات را تجربه‌کنند؟

سان و همکارانش آزمایشی ترتیب‌دادند. آن‌ها از افراد خجالتی خواستند که برای مدت یک هفته برون‌گرایانه رفتار‌کنند (این مدت برای افراد خجالتی مدت زیادی است). سان گفت:

از این افراد خواستیم که تا جا‌یی که امکان‌دارد پر‌حرف، فعال و سمج‌ باشند.

پس از این آزمایش متوجه‌ شدند که افرادی که ذاتا برون‌گرا بودند، از رفتار‌ها‌ی برون‌گرایانه‌ی خود در طول یک هفته بسیار راضی‌ بودند. به‌نظر می‌رسید آن‌ها احساسات مثبت بیشتری را تجربه‌ کردند و از اینکه خود واقعیشان بودند، بسیار خشنود بودند.

اما افراد درون‌گرا‌ی شرکت‌کننده در آزمایش، احساسات مثبتی در طول این مدت تجربه‌ نکردند و افراد به‌شدت درون‌گرا حتی احساس خستگی می‌کردند و احساسات به‌شدت را منفی تجربه‌ کردند.

سان گفت:

اصلی‌ترین درسی که از این آزمایش گرفتم این بود که یک هفته‌ی تمام برون‌گرا بودن و برون‌گرایانه رفتار‌کردن برای افراد درون‌گرا و خجالتی، مدت زیادی است و شاید آن‌ها بتوانند در موقعیت‌ها‌ی کمتری درون‌گرایانه رفتار‌کنند.

دیدیم که محیط اطراف تا چه حد بر خجالتی‌بودن یا خجالتی‌نبودن افراد تاثیر‌گذار است. اما آیا فرهنگ یک جامعه هم بر میزان رضایت افراد درون‌گرا از خودشان تاثیر‌دارد؟

Shy

به‌نظر می‌رسد افراد برون‌گرا خوشحال‌تر هستند؛ اما اگر از افراد درون‌گرا و خجالتی خواسته‌ شود که به‌صورت مصنوعی برون‌گرایانه رفتار‌کنند، پس از مدتی احساس ضعف و نا‌توانی خواهند‌کرد

گفته می‌شود که فرهنگ آمریکا به همه‌ی انواع شخصیت‌ها احترام می‌گذارد و همه‌ی آن‌ها را می‌پذیرد؛ اما بر‌خلاف این گفته، افراد درون‌گرا کم‌تر پذیرفته می‌شوند و از افراد انتظار می‌رود که بیشتر شخصیت برون‌گرا داشته‌ باشند. اما پژوهش‌ها نشان‌داده‌اند که در برخی از مناطق آسیا از جمله ژاپن و چین، ساکت و محتاط بودن بیشتر مورد پسند افراد است.

واکنش‌ها نسبت‌به برقرار‌کردن ارتباط چشمی نیز کشور به کشور متفاوت است. کریس راگسیکن، پروفسور بازنشسته‌ی پژوهش‌ها‌ی آسیایی دانشگاه بال گفت:

با اینکه به‌خوبی برقرار‌کردن ارتباط چشمی در غرب کاری پسندیده و مورد تحسین است، این کار در برخی فرهنگ‌ها‌ی آسیایی و آفریقایی نوعی بی‌احترامی محسوب می‌شود. در این فرهنگ‌ها، هر‌چه ارتباط چشمی کم‌تری با یک فرد برقرار‌کنید، احترام بیشتری نشان‌ داده‌اید.

حتی در کشور‌ها‌یی که درون‌گرایی بیشتر مورد پسند است، افراد برون‌گرا شاد‌تر به‌نظر می‌رسند

با وجود این تفاوت فرهنگ‌ها باز هم حتی در کشور‌ها‌یی که درون‌گرایی بیشتر مورد پسند است، افراد برون‌گرا شاد‌تر به‌نظر می‌رسند. اما درجه‌ی شادمانی آن‌ها کمتر از کشور‌هایی است که در آن‌ها برون‌گرایی بیشتر مورد پسند جامعه است.

پس با این‌همه، اینکه پژوهش‌ها نشان می‌دهند که افراد برون‌گرا شاد‌تر هستند، به این معنی نیست که درون‌گرا بودن بد است. همانگونه که برون‌گرایی نیز همیشه خوب نیست. سوزان کین در کتاب «سکوت: قدرت درونگرایان در دنیایی که نمی‌تواند از حرف‌زدن دست بردارد»، نوشت:

گمان‌نکنید که درون‌گرایی رفتاری است که باید درمان‌شود. کوچکتری ارتباطی میان بهترین سخنران بودن و بهترین ایده‌ها را داشتن وجود‌ ندارد.

Saman سه شنبه 23 اردیبهشت 1399

برقراری ارتباط مؤثر با همکارها و ذی‌نفعان سازمان به حل بهتر مشکلات، رسیدن به توافق و موفقیت در مذاکره‌ها کمک می‌کند.

ارتباط مؤثر با سرمایه‌گذارها، همکارها، کارمندان، نماینده‌ها و مشتریان، معیار تعیین‌کننده‌ای در موفقیت رهبران استارتاپ است. ساموئل دینار و لاورنس ساسکایند، مؤلفان مقاله‌ی مذاکره در کارآفرینی: درک و مدیریت روابط تعیین‌کننده در موفقیت کارآفرین، به هشت خطای متداول در مذاکره‌ها اشاره می‌کنند.

کارآفرینان نوپا برای رسیدن به موفقیت، باید همان اندازه که به بایدها اهمیت می‌دهند به نبایدها هم اهمیت بدهند. براساس آمار، هرچقدر سن کارآفرین هنگام راه‌اندازی یک کسب‌وکار بالاتر باشد، احتمال موفقیت او هم بالاتر خواهد رفت.

براساس مقاله‌ی کلوگ اینسایت که به بررسی فهرست ۲.۷ میلیونی بنیان‌گذاران شرکت‌ها پرداخته است (بعضی از شرکت‌هایی که یک کارمند دارند هم در این بررسی درنظر گرفته شده‌اند)، میانگین سنی موفق‌ترین کارآفرین‌ها، حتی در حوزه‌ی فناوری هم به ۴۵ سال می‌رسد. به نقل از بنجامین جونز، استاد استراتژی دانشکده‌ی کلوگ:

کارآفرینان جوان‌تر درک بهتری از فناوری دارند و بهتر می‌توانند تقاضای مشتری را برآورده کنند؛ اما از طرفی، تجربه‌ی بیشتر هم نتایج بهتری را به‌دنبال دارد.

مهارت مذاکره

به‌طورکلی تجربه‌ی افراد مسن‌تر در مسائلی مثل توسعه‌ی کسب‌وکار، رهبری و حل مسئله بیشتر است. با اینکه کارآفرینان مسن‌تر، در مورد گرایش‌های مصرف‌کننده به‌ویژه عادت‌های نسل جوان اطلاعات کمتری دارند اما باز هم تجربه‌ی آن‌ها در زمینه‌ی فرصت‌های کسب‌وکار بیشتر است.

بااین‌حال به‌عنوان کارآفرین جوان باز هم می‌توانید مشکلات را شکست دهید و نبود تجربه به‌معنی عقب‌نشینی نیست. ساموئل دینار و لاورنس ساسکایند، مؤلفان مقاله‌ی مذاکره‌ی کارآفرینی، در این مقاله یک مجموعه مهارت برای کارآفرینان تعریف می‌کنند.

دینار بنیان‌گذار و رئیس Meedance، مشاور و عضو هیئت‌مدیره، سرمایه‌گذار و همین‌طور مشاور برنامه‌ی مذاکره‌ی دانشکده‌ی حقوق هاروارد و مؤسسه‌ی گفتگوی هاروارد است. ساسکایند هم استاد برنامه‌ریزی شهری دانشگاه MIT و سرپرست علوم مشارکتی MIT است.

این دو مؤلف، به معرفی هشت خطا پرداخته و نشان می‌دهند این خطاها چگونه می‌توانند تلاش‌هایی مثل ایده‌های خوب، رسیدن به توافق، استخدام مدیران مناسب، دسترسی به شرکا و عقد معامله‌ها را به خطر بیندازند.

البته نباید ناامید بشوید. این خطاها متداول‌ترین‌ خطاها در میان بنیان‌گذاران، کارآفرینان و نسل جدید توسعه‌دهندگان هستند و مسائلی مثل احساسات، عدم قطعیت، پیچیدگی و روابط در آن‌ها دخالت دارند.

خطای ۱ و راه‌حل: کارآفرینان خودمحور هستند

ازآنجاکه کارآفرینان هنگام توسعه‌ی کسب‌وکار به‌شدت متمرکز بر منافع خود هستند، اغلب نسبت به شناخت نیازها و اولویت‌های همکاران و روابط خود عاجز هستند. دیدگاه کورکورانه نسبت به منافع شخصی و امیال، مانع از تشخیص سرنخ‌های پیشرفت و رسیدن به خروجی‌های بهتر می‌شود. بهترین روش برای تعادل بین خواسته‌های خود و دیگران، توسعه‌ی فرهنگ شرکت بر مبنای تعادل است.

دینار و ساسکایند، شفاف‌سازی منافع اشخاص و کارمندان سازمان را به کارآفرینان توصیه می‌کنند. تهیه‌ی نقشه‌ی خواسته‌ها و نیازها مبنایی برای دادوستدها و ایجاد ارزش هستند. به فرصت‌های منافع مشترک فکر کنید. در قدم بعدی از این تعادل به‌عنوان ابزار مذاکره استفاده کنید.

خطای ۲ و راه‌حل: کارآفرینان به‌شدت خوش‌بین هستند و اعتمادبه‌نفس بالایی دارند

اغلب کارآفرین‌ها اعتمادبه‌نفس بسیار بالایی دارند. آن‌ها به‌شدت معتقدند درنهایت موفق خواهند شد (باوجود آمار موجود در مورد نرخ شکست‌ کسب‌وکار). به‌دلیل همین اعتمادبه‌نفس بیش‌ازحد، بسیاری از آن‌ها در تشخیص شرایط مناسب قراردادها دچار مشکل می‌شوند. همیشه باید بدترین شرایط و جزئیات را درنظر بگیرید، حتی اگر این احتیاط مسیر رسیدن به نتیجه و قرارداد را طولانی کند؛ اما درنهایت به سود خود کار خواهید کرد.

به عقیده‌ی دینار و ساسکایند، آماده‌سازی یکی از نکات کلیدی مذاکره‌ی موفق است. آماده‌سازی مناسب در پیشگیری از خطا به شما کمک می‌کند. آماده‌سازی به‌معنی تمرکز بر منافع، فرصت‌ها، ریسک‌ها، موانع و اقدامات بالقوه است. پیشگیری هم نیازمند تکرار و تمرین برای آمادگی فیزیکی و ذهنی و تبدیل تئوری به عمل است. همیشه از فهرست یادآور استفاده کنید.

خطای ۳ و راه‌حل: کارآفرین‌ها نیاز به برنده شدن دارند

برنده شدن، هدف اصلی بسیاری از کارآفرین‌ها است. آن‌ها در مورد برتری شرکا و تبدیل‌شدن مذاکره‌ به روابط یک‌طرفه، نگران هستند و ارزش معامله‌های آینده را نادیده می‌گیرند. همیشه نگاهی روبه‌جلو داشته باشید و برای سناریوهای دورتر برنامه‌ریزی کنید. تصمیم‌ها اغلب منجر به سوابق پایدار می‌شوند؛ بنابراین قبل از اتخاذ تصمیم‌های مهم، به پیامدهای طولانی‌مدت فکر کنید.

خطای ۴ و راه‌حل: کارآفرین‌ها به‌دنبال راه‌حل‌های سریع می‌روند

کارآفرین‌ها سعی می‌کنند تحت‌فشار تمام کارها را به خوبی انجام دهند. آن‌ها حس می‌کنند باید به سرعت تصمیم‌گیری کنند و در کار خود پیش بروند. آن‌ها به‌جای بررسی گزینه‌های بیشتر و مزایای دیگر، به‌دنبال راه‌حل‌ سریع می‌روند. سریع‌ترین راه‌حل همیشه بهترین نتیجه را نخواهد داشت. حتی اگر زمان رو به پایان است از تصمیم‌گیری صحیح خود مطمئن شوید.

خطاهای مذاکره

خطای ۵ و راه‌حل: کارآفرینان به‌تنهایی کار می‌کنند

درصورتی‌که روحیه‌ی مستقل کارآفرین‌ها غالب شود، به‌جای مشورت با ذی‌نفعان و مشاورها به‌تنهایی با شرایط روبه‌رو می‌شوند، دیدگاه‌های غیرمنطقی را اتخاذ می‌کنند و گاهی اوقات احساسی وارد عمل می‌شوند؛ و متوجه نیستند که مذاکره فرآیندی سازمانی است نه فردی. اما باید سعی کنند از اشتباهات به سود خود استفاده کنند و با تیم خود مشورت کنند.

خطای ۷ وراه‌حل: پافشاری بیش‌ازحد

بسیاری از کارآفرین‌ها دیدگاه تونلی دارند. برای مثال تنها بر سر قیمت مذاکره می‌کنند. درنتیجه موقعیت تهاجمی و تک‌بعدی پیدا می‌کنند و معیارهای ارزش‌زای دیگر را فراموش می‌کنند. دیمار و ساسکایند، اتخاذ دیدگاه‌های متعدد از جمله همراهی با یکی از اعضای تیم در جلسه را توصیه می‌کنند. عضوی که بتواند بین جلسات و هنگام استراحت به آن‌ها مشاوره بدهد. در دنیای امروزی می‌توانید در طول جلسه به اعضای تیم خود پیام بدهید و از توافق با آن‌ها مطمئن شوید یا از دیدگاه‌های متفاوت آن‌ها استفاده کنید.

خطای ۷ و راه‌‌حل: کارآفرینان به‌شدت به شهود مستقیم وابسته هستند

در صورتی که مذاکره طبق برنامه‌ریزی پیش نرود، بسیاری از کارآفرین‌ها به شهود خود تکیه می‌کنند؛ اما وقتی به شهود خود اعتماد می‌کند، آن را در عمل منعکس نمی‌کنند؛ بنابراین در صورت اشتباه، دیگران را سرزنش می‌کنند. بدتر از هرچیز به‌دلیل عدم استفاده از تجربیات، ممکن است در آینده هم اشتباهات خود را تکرار کنند. کارآفرین‌ها باید سعی کنند از شکاف‌ها و خطاها به‌عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کنند.

خطای ۸ و راه‌حل: کارآفرین‌ها احساسات خود را انکار می‌کنند

اغلب کارآفرین‌ها درکی قوی از عدالت دارند؛ اما گاهی اوقات، اسیر خطاهای احساسی یا انحراف‌های شناختی می‌شوند. این مسئله برای کارآفرین‌هایی که ارتباط احساس (و خودآگاه) را در مذاکره نادیده می‌گیرند، مشکل‌ساز خواهد شد. گاهی کارآفرین‌ها به بهانه‌ی کسب‌وکار، بیش‌ازاندازه از قدرت‌ و اختیارت رسمی خود استفاده می‌کنند و قادر به کنترل احساسات خود نیستند. درک و مدیریت روابط کسب‌وکار به شما در شناخت موفقیت کارآفرینانه کمک خواهد کرد.

تعداد صفحات : 2

آرشیو